به گزارش مشرق، ترس واکنشی عاطفی، هیجانی و فیزیکی است که هر فردی هنگام روبرو شدن با خطر واقعی، از خود بروز می دهد و احساس امنیت خود را از دست می دهد. این واکنش از بدو تولد دیده می شود و پرهیز از خطر برای کودک زمانی که خیلی شدید نباشد بسیار مفید است.
کودکان هنگام مواجهه با ترس مضطرب میشوند، پس بهتر است چگونه کنار آمدن با این عواطف را به آنها بیاموزید تا در آینده بهتر بتوانند با چنین احساساتی مواجه شوند.
علل ایجاد ترس در کودکان
از علت های مهم ایجاد ترس در کودکان مشکلاتی مانند اضطراب، ترس از حیوانات، تاریکی،افراد غریبه و ترس از تنهایی باشد و ترس های شدید در کودکان سلامت جسمی و فکری آنها را تهدید می کند و در صورت عدم درمان این ترس ها سبب بروز اختلال های جسمی، فکری و تربیتی در کودک می شود به طوری که دیگر نمیتواند از فرصتها و توانایی های خود استفاده کند. برای درمان و کاهش میزان ترس در کودکان بهتر است نشانه های ترس، علل ایجادکننده و منشاء آن را شناسایی کنید.
ریشه ترس کودکان
منشاء ترس معقول یا نامعقول کودک را باید در تجارب او جستجو نمود چرا که اغلب ترسهای کودک از مراحل رشد تاثیر می پذیرد یعنی والدین الگوهای ویژهای از ترس را به کودکان خود آموزش و منتقل می کنند(والدین ترسو، کودک ترسو)، ترس کودک از مراکز بهداشتی و فرآیند درمان ، تهدید کردن کودک برای برقراری نظم و انضباط در خانه(باید قرصت را بخوری وگرنه می میری یا اگر غذا نخوری، می گم دکتر آمپولت بزنه و...) اشاره کرد.
علت ترس کودکان
عوامل ایجاد ترس در کودکان می تواند رشد ناکافی عاطفی و مغزی بچه،داشتن والدین بیش از حد حمایت کننده، محافظه کار و محتاط، سخت گیر بودن والدین و اعمال تنبیه های شدید،نداشتن برنامه ریزی قبلی و آماده کردن کودک بیمار برای انجام فرآیند درمان،مواجهه با افراد بیگانه، اشیای جدید، صداهای غیرعادی ناگهانی و بلند، موقعیت ها و مکان های ناآشنا و... باشد.
نقش ترس در آینده کودک
هر علتی ممکن است سبب ترس دائمی کودک شود و این ترس بر جسم و روان او اثر نامطلوب و مضر گذاشته و سبب غمگینی وی شود به طوری که کودک علائمی مانند گوشه گیری، خجول، فاقد قدرت تصمیم گیری و وابستگی به سایرین را از خود بروز دهد.
در آینده نیز این کودکان نمی توانند پست های حساس شغلی داشته باشند چرا که از آن ترس دارند و علائمی مانند فرار از موقعیت ترس آور، چنگ زدن بدن،جیغ کشیدن را از خود نشان می دهند.
مسعود نویدی مقدم روانشناس اظهار کرد: ترس ذاتی و نوعی کهن الگو میتواند باشد که در ناخودآگاه جمعی بشر اشباع شده و از گذشتگانمان به طریق ژنتیک و اکتساب محیطی در کنار هم قرار گرفتهاند و در نهایت ما حاصل یک ترکیب از این دو موضوع هستیم.
وی افزود: پدر و مادری که فرزندی را به دنیا میآورند، ژنتیکی را برای آن به میراث گذاشته که اگر خودشان در مواقع مختلف از ترس بالقوهای برخوردار باشند نمیتوان انتظار آرامش در کودک را داشته باشیم. این امر مهم است که والدین با تسلط، آرامش را بر رفتار خود حاکم کنند چرا که این رفتار میتواند به کودک انتقال پیدا کند.
این روانشناس با اشاره به ترس در نوزادان، بیان کرد: این ترسها معمولا در موقعیتهای ناآشنا مانند: حضور غریبهها در کنار کودک،اضطرابهای جدایی از والدین،صداهای بلند،حرکات ناگهانی،تغییر در چیدمان وسایل خانه و... به وجود میآید که عدم توجه به این ترسها سبب میشود در بزرگسالی نیز شاهد هراسهای شدید باشیم که افراد ممانعت میکنند از انتخابهای درست به جهت اینکه این ترسها از دوره کودکی با وی همراه بوده است.
نویدی مقدم تصریح کرد: ترس در دوره پیشدبستانی را میتوان از تاریکی،صداهای شبانه،اینکه بزرگترها یک نقاب روی صورت گذاشته و با کودک بازی کنند،گفتن قصه ترسناک از ارواح یا حیوانات وحشی و... دانست، همچنین ترس دوره دبستان را میتوان به تنها ماندن در خانه،داشتن معلم یا والدین خشن،آمپول،مرگ،صدمات جسمی و... دسته بندی کرد که این ترسها میتواند تا دوره نوجوانی نیز توسعه پیدا کند.
وی مقوله ارتباط چشمی را مهم دانست و بیان کرد: والدینی که نمیتوانند ارتباط چشمی درستی با فرزند خود برقرار کنند متعاقبا این ترس را در کودک توسعه داده و چه بسا خود والدین با افکار فاجعه آمیز یا افکاری که یک ترس کوچک را بزرگ میکند این هراس را در کودک به وجود میآورند.
این روانشناس خاطرنشان کرد: زمانی که کودک میترسد بهتر است، دستمان را در دوطرف بازوهای آن قرار دهیم، در چشمانش نگاه کنیم و بگویم ما هستیم، نگران نباش. بنابراین حتی اگر خودمان هم کمی ترسیدیم بهتر است اندکی آن را نشان دهیم.
وی با اشاره به راهکارهای مقابلهای ترس در کودکان، افزود: مسائلی که کودک آن را تجربه نکرده ممکن است میزانی ترس در آن ایجاد کند اما با نقاشی کشیدن از طریق تداعی آزاد به تواند احساسات و هیجانات خود را تخلیه کند همچنین عروسک بازی،اجرای نقش،قصه درمانی،روایت درمانی، میتواند موثر باشد.
نویدی مقدم گفت: آدمهای بدون ترس افرادی خطرناک هستند. این امر مهم است که هر انسانی به میزان لازم ترس را احساس کند چرا که سبب میشود موتوری متحرک برای جلو رفتن و پرهیز از یک سری رفتارهای مخاطره آمیز باشد اما اگر مجموع این مسائل در کنار هم به خوبی تعریف نشود میتواند با اختلالات اضطرابی یا اختلالی که حاصل تعامل،تعارض یا احساس عمل شود یعنی یک تعارض ناخوشایند تبدیل به واکنش بد شود، را به وجود آورد.